Environmentalist


امروزه ملاک سنجش و معیار ارزیابی همه مسائل، پول شده است. حتی مسائلی که به ذاته قابل سنجش با پول نبوده اند را به واحدهای پولی تبدیل کرده اند، به این امید که تصمیم گیرانی که با اعداد و ارقام سروکار دارند متوجه ارزش آنها بشوند! اما این خود به عنوان یک شمشیر دولبه عمل خواهد نمود و این خطر را ایجاد می کند که مسائل با ارزشی که به خودی خود نمیشود ارزشی برای آن قائل شد قابل معامله شود.

 

محیط زیست یکی از این مسائل است. وقتی برای اولین بار با مبحث اقتصاد محیط زیست برخورد کردم این سئوال در ذهنم مطرح گردید که این چه جور معیار سبک و سنگین کردن و تصمیم گیری است. برای من که طرفدار ایده جایگزین ناپذیری طبیعیت بودم، ارزش های طبیعت مانند ارزش وجود یک جنگل یا یک تالاب یا یک منظره با هیچ واحد پولی قابل محاسبه نبود و وقتی دیدم اقتصاد دانان به راحتی این کار را می کنند بسیار تعجب کردم. به هرحال تبدیل به واحد پولی کردن یک جنگل به این معنی است که شما با این پول بتوانید جنگل مشابهی را ایجاد نمایید. ولی آیا این کار ممکن است؟ آیا جایگزین کردن یک اکوسیستم رسیده جنگلی که در اوج زیبایی و عظمت خود است، امکان پذیر است؟ چندسال زمان خواهد برد؟ اصلا در کدام شرایط اقلیمی؟ با چه مقدار آب و ... .

 

به نظر من اقتصاددانانی که می خواهند وارد عرصه اقتصاد محیط زیست بشوند حتما باید واحدهای درسی در خصوص اکولوژی و کارکردها و خدمات اکوسیستم بگذرانند و بازدید علمی از اکوسیستم های مورد بحث داشته باشند. آنگاه این سئوال جدی را از خود بپرسند: هرکدام از خدمات این اکوسیستم ها قابل تبدیل به ارزش پولی باشد چطور می توانید مشاهده عظمت خداوند در آنها را به این واحدها تبدیل کنید؟! به نظر من محیط زیست تنها با عشق جمع می شود و نمی توان این ریسک را نمود که مباحث اقتصادی را در آن وارد نمود. بخصوص در شرایط بسیار شکننده محیط زیست ما !

 

نویسنده: mannane ׀ تاریخ: پنج شنبه 1 تير 1391برچسب:محیط زیست,اقتصاد,خدمات اکوسیستم,, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 39 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , mannane.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com